انتشار مطلبي با عنوان "مدیریتی کوچک در شهرداری و تقابل با یک طرح واجب ملی!" به قلم داود مراديان از مستندسازان متعهد و انقلابي كه در زمينه طرح "سينما مدرسه" نيز فعال است، واكنش آقاي حجازي مدیر امور پردیس های شهرداری تهران را بهدنبال داشت.
رجانيوز ضمن انتشار اين جوابيه، پاسخ آقاي مراديان را نيز منتشر ميكند:
جوابيه مدير امور پرديسهاي شهرداري تهران
جناب مرادیان! اگر مراد شما در مطلب منتشر شده، کودکان این سرزمین بود و اشاره کردید به فرمایشات امام راحل و فرمودید 30 سال است که دیر شده! جالب است که بدانید سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران سه سال جلوتر از متولیان اصلی سینما در کشور این دغدغه را عملیاتی کرد. نه وظیفهی اصلی او بود نه منفعت مادی نصیبش می شد.
اگر امروز شما به خاطر فیلمتان که سه سال پیش تولید شد و توفیق اکران نیافت، حالا با راه اندازی "سینما مدرسه" دلسوز کودکان این مرز و بوم شدهاید، مدیریتی کوچک در شهرداری تهران نه به خاطر فیلم های اکران نشده اش، نه بهخاطر پردیس هایش، بلکه دلسوزتر از مدعیان، فقط به خاطر کودکان، پروژه "زنگ سینما" را کلید زد.
خوشحالیم که مدیریت کوچکی در شهرداری آنقدر حائز اهمیت بوده و خواهد بود که توانست یک طرح بومی را تبدیل به یک طرح ملی کند.
جناب مرادیان آنها که برای کودکان کار می کنند بسان معلمان، صبوری توشه راهشان است. اگر واقعاً مرادتان دلسوزی برای کودکان این سرزمین است، صبور باشید.
دو ماه پیش قول دادم که با طرح "سینما مدرسه" همکاری کنم. آیا اکران مامان بهروز... و عقد قرارداد آن حمایت محسوب نمی شود؟ آیا واگذاری سالنهای چهار پردیس شهرداری مطابق میل شما که با رضایت آن را امضا کردید، حمایت نیست؟
جناب مرادیان یادتان هست که قرارداد "مامان بهروز..." را ارسال کردید، به دفتر اینجانب و من آن را برای اکران صبح در زنگ سینما امضا و برایتان ارسال کردم؟
شما شخصاً تشریف آوردید دفتر موسسه و به اصرار تاکید کردید که قرارداد برای سانس های بعدازظهر منعقد شود. حتی تاکید کردید بلیط نیم بها چاپ کرده اید و بین مردم توزیع شده به همین دلیل فیلم فروش بیشتری خواهد کرد! حال که نتیجه ی مطلوب را کسب نکرده اید، دچار سوء تفاهم شده و مطالبی را منتشر می کنید که حدیث نفس است نه دلسوزی برای فرهنگ و هنر و دانش آموزان.
فرمودید "زنگ سینما" نیم درصد هم سهمی در اکران فیلم ها برای کودکان ندارد، همین نیم درصد برای من آنقدر ارزشمند است و به آن افتخار می کنم که توانسته است تبدیل به یک طرح ملی بشود.
در پایان در اینجا اعلام می کنم که "زنگ سینما" میزبان تمام فیلم های در حال اکران است اما حق انتخاب فیلم برای دانش آموزان به عهده مدیران و مربیان مدارس است. در پروژه "زنگ سینما" با اعطاي بلیط رایگان به نماینده مدارس، این امکان فراهم است که اولیاي مدارس پس از بازبینی فیلم ها، فیلم مورد نظر خود را برای اکران دانش آموزان انتخاب نمایند.
شما هم اگر دوست دارید فیلم "مامان بهروز..." در سانس های صبح پردیس ها اکران شود، بی صبرانه منتظر قرارداد فیلم برای زنگ سینما هستم.
داود مراديان نيز در پاسخ مجدد به جوابيه مدير امور پرديسهاي شهرداري تهران نوشت:
جناب آقای حجازی!
مدیر محترم پردیس های شهر تهران
گویا تعجیل در پاسخگویی شمارا به اشتباه انداخته است. فلذا در ابتدا چند اشکال نوشتارتان را اصلاح می کنم تا پس از برابری در مبانی، به گفتوگو بنشینیم.
نخست: نگارنده داوود مرادیان روزنامه نگار، مستند ساز و نویسنده سینماییام و تا کنون سیمای مبارکتان را رؤیت نکردم و فعلاً تا تشکیل کادر اصلی بهعنوان روابط عمومی سینما مدرسه در خدمت رسانه هایم. با عباس مرادیان اشتباه نگیرید.
دوم: فیلم "مامان بهروز منو زد"، دو سال است تولید شده و نه سه سال! و برندهی جایزهي بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (یعنی کودکان) در جشنواره فیلم کودک و نوجوان همدان بوده و دو جایزهي دیگر در کارگردانی و بازیگری نقش اول پسر را نیز از آن خود کرده، در نتیجه چنین فیلمی مشکل اکران نداشته که اگر این بود، باید بر وضعیت اکران کشور تکبیر نماز میت می زدیم.
سوم: همانطور که گفتید، این سینما مدرسه بود که دست یاری به سوی تجربه شما دراز کرد وهمه حرف ما نیز در همین است، یعنی همین رفتار دو گانه و به قول نظامی: دوش دیدن شکفته بستانی/ دیدن امروز محنتسانی؟ آیا شما نبودید که سینما مدرسه را موازی کاری دانستید؟
اکنون که این سه مورد را پذیرفتید، تنها جوابیه "سینما مدرسه" را تقدیم حضورتان می کنم:
نخست:
این را که "زنگ سینما" با در اختیار گذاشتن بلیط رایگان، مدیران و مربیان را در انتخاب فیلم های روی پرده مخیر می کند و هیچ نقشی در فرایند تولید و کارشناسی آثار ندارد، چگونه میشود تحقق آرمانهای تربیتی امام راحل دانست؛ مسألهایست که جای تامل دارد. اگرچه در همان نوشتار نیز قید کردم اقدام شما اقدامی مثبت و با ارزش است و در سایه چنین کارهایی است که طرح های ملی شکل می گیرد. اما اینکه شما قدمی برداشته اید، باید با آن مصاحبه که انجام دادید، بنیان کل راه را برهم می زدید؟ سؤال قبلی هنوز پا برجاست و خواهشمندم بهصورت مشروح دلایلتان را برای موازی بودن طرح سینما مدرسه با زنگ سینما را بنویسید تا رفع اشکال کنیم. در این نوشته که پاسخی ندادید.
دوم:
کنایه شما بر فیلم "مامان بهروز منو زد" تیپای بیغاره ای بود که دلالتی شد بر حرفهای قبلی. راستی شما برای یک لاستیک، بدنه و موتور و... تهیه می کنید که کسی برای یک فیلم، طرحی ملی؟ وقتی برنامه های آتی و مگوی "سینما مدرسه" بهزودی عیان شود... بگذریم... با چنین وسعت دیدی، قرار است نگاه حضرت امام تبيین شود؟... بله جناب حجازی صبر می کنیم؛ حتی بر جفایی که در ذیل اشاره خواهم کرد.
سوم:
شما به اذعان خودتان امضا کرده بودید تا هم همکار سینما مدرسه باشید و هم "مامان بهروز" را حمایت کنید. در پس چنین اذعانی، چه پاسخی برای رفتار پردیس های زیر دستورتان دارید که فقط یک نمونه آن رسانه ای شد؟ چگونه مربیان مدارس در انتخاب فیلمها مخیرند وقتی رزوشن پردیسهای شما حتی نظر مرا از فیلمی که برایش تماس گرفته ام، بر می گرداند؟ چگونه باور کنیم تهدید بازاریابان را که مباد با سینما مدرسه همکاری کنند و همه اینها را به نام شما و تحت امر شما می کنند و البته ما دوست داریم باور نکنیم و عوامل اصلی سینما مدرسه دوست دارند هنوز شما را با همان چهره بشاش و دست گرم حمایت بهیاد بیاورند.
در پایان برادر بزرگوار جناب آقای حجازی، فیلمها می آیند و می گذرند و "مامان بهروز" ابتدای یک طرح است؛ چنانکه فردا سینماها وارد جشنواره می شوند و بسیار چون من و شما آمده و می گذرند. آنچه می ماند خلوص است و عمل. پس اکنون که معتقدید سینما مدرسه طرحی ملی است بهتر نیست واقعاً دست یاری بهسوی هم دراز کنیم؟ ید الله مع الجماعه
مدیریتی کوچک در شهرداری و تقابل با یک طرح واجب ملی!
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : واكنش مدير, مدير امور پرديسها, پرديسهاي شهرداري تهران, جوابيه جديد, داود مراديان, سينما مدرسه, حجازي, پاسخ آقاي مراديان, ,